آموزش روانشناسی پرورشی (تربیتی)

مطالب مهم درس روانشناسی پرورشی سیف ویژه آزمون استخدامی آموزش و پرورش 1402 | نظریه های شرطی سازی پاسخگر و کنشگر

یادگیری: تغییرات رفتار در درازمدت برمبنای تجربه

مفاهیم کلیدی روانشناسی پرورشی

رفتار : هر گونه عمل شخص  عملکرد: نتیجه‌ عمل فرد

با مشاهده عملکرد ما می‌فهمیم که یادگیری صورت گرفته یا نه.

 عملکرد همان محصول یادگیری است

 تفکر هم محصول یادگیری است و هم جزو تجاربی به حساب می‌آید که به یادگیری می‌انجامد.

 توان رفتاری همان رفتار بالقوه است

ما برای کسب اطلاع از میزان یادگیری فرد به رفتار قابل مشاهده یا به اصطلاح دقیق‌تر به عملکرد او مراجعه می‌کنیم .

تفاوت بین یادگیری و عملکرد: دانستن چگونه انجام دادن و انجام دادن آن کار است .

یک رفتار ممکن است،حرکت موزون انگشت بر روی ناحیه‌ کوچکی از پوست سر باشد اما مفیدتر است که آن را عملکرد سر خواراندن بنامیم .

عملکرد ممکن است همیشه شاخص درستی از یادگیری نباشد چرا که تحت تاثیر عوامل مختلفی(خستگی و هیجان…) است. برای همین باید هم از وسایل سنجش عملکرد مثل آزمون‌ها استفاده کرد هم عملکرد فرد را در موقعیت‌های مختلف مورد سنجش قرار داد.

بریم سراغ شرطی سازی

شرطی سازی کلاسیک:

شرطی شدن کلاسیک، پاسخگر یا واکنشی یا نوع 1 برای اولین بار توسط فیزیولوژیست روسی، ایوان پاولف پیشنهاد شد. پاولف در آزایش خود مشاهده کرد که دیدن کسی که قبلا به سگ غذا داده است بدون وجود غذا هم ترشح می کند. پاولف معتقد بود که همانندی و تداعی بین دو محرک(محرک شرطی و محرکه‌ غیر شطی) موجب یادگیری یا شرطی شدن می‌شود.

 در نظریه‌ شرطی‌سازی پاسخگر، پاسخ شرطی(CRترشح بزاق) به محرک غیرشرطی US وابسته است.پاولوف محرک غیر شرطی (غذا ) را تقویت کننده و همراه شدن آن با محرک شرطی (صدای زنگ) CS را تقویت می‌نامند. تکرار محض CS بدون همراهی با US، خاموشی نام دارد.

واتسون، پایه گذار نظریه مکتب رفتارگرایی، اولین کسی است که نظریه شرطی سازی پاسخگر پاولف را با انسان‌ها نشان داد. در آزمایش معروف آلبرت کوچولو از واتسون و رینر ،محرک غیر شرطی صدای شدیدی بود که به طور طبیعی پاسخ ترس و از جا پریدن را در آلبرت سبب می‌شد(پاسخ هیجانی)

شرطی شدن سطح بالاتر (بیشتر از سطح سوم)

عامل اصلی شرطی شدن مجاورت است. یعنی همراه شدن چند محرک غیرشرطی با یکدیگر در حالی که در تعمیم، شباهت محرک‌ها عامل مهم شرطی شدن است . در مورد انسان شرطی شدن در سطح بالاتراز سطح سوم ممکن است ادامه پیدا کند اما در مورد حیوان شرطی شدن از سطح سوم به بالاتر بسیار دشوار است و غیر ممکن است .در فرایند شرطی شدن سطح بالاتر پس از اینکه محرک خنثی چندین بار با محرک طبیعی همراه شد و محرک خنثی توانست به صورت محرک شرطی پاسخ شرطی را ایجاد کند می‌توان از محرک شرطی به عنوان محرک طبیعی استفاده کرد و پاسخ شرطی دیگری را تولید کرد .

شرطی کلاسیک بیشتر بازتاب‌های ساده ارثی مثل : یکه خوردن در مواجه با محرک‌های شدید، ترس و اضطراب و …،که غیر ارادی و هیجانی هستند را در بر می‌گیرد .

سلیگمن می‌گوید : تداعی بین محرک شرطی و غیر شرطی به تمایلات ژنتیکی جاندار مربوط می‌شود که به آن پیش آمادگی می‌گویند یعنی جاندار باید از پیش زمینه و آمادگی آن را داشته باشد که بین محرک شرطی و غیر شرطی تداعی برقرار کند.

تبیین های تازه شرطی سازی کلاسیک

لزوما این طور نیست که محرک شرطی حتما نیم ثانیه قبل از محرک غیر شرطی آورده شود .بلکه وقوع آن با فاصله‌ای بیشتر یا حتی پس از محرک غیر شرطی نیز موجب شرطی شدن می گردد.

رسکورلا : در این مورد می‌گوید مجاورت بین محرک شرطی و محرک غیر شرطی عامل اصلی شرطی شدن نیست بلکه وابستگی بین این دو محرک سبب شرطی شدن می شود .منظور از وابستگی این است که محرک شرطی برای وقوع محرک غیر شرطی به صورت نوعی علامت یا یک خبر رسان عمل کند.

 پاسخ شرطی همیشه ماهیتی شبیه پاسخ غیر شرطی نیست. بنابراین پاسخ شرطی زمانی شبیه پاسخ غیر شرطی ،زمانی متفاوت و زمانی مغایر با آن خواهد بود.

 شرطی سازی وسیله‌ای ثرندایک(پیوند گرایی،گزینش،کوشش و خطا )

در نظریه ثرندایک یادگیری در نتیجه پیوند بین یک محرک و یک پاسخ رخ می‌دهد.SR

ثرندایک سومین پیشگام . او آغاز گر تاکید بر سنجش و اندازه‌گیری بود- او عنوان کرد که یکی از مهم‌ترین تکالیف مدرسه ،پرورش مهارت‌های استدلال کردن در کودک است.

ثرندایک: مطالعه‌ علمی آموزش و یادگیری را بنیان نهاد.

طبق نظر ثرندایک کوشش های متوالی به تدریج و به طور افزایشی باعث یادگیری می‌شود و آن را بهبود می‌بخشد و در انتقال یادگیری نظریه عناصر همانند (در مقابل انضباط صوری) موجب انتقال آموخته های ما از یک موقعیت یادگیری به موقعیت یادگیری دیگر می‌شود.

علت نامگذاری شرطی وسیله‌ای: رفتار وسیله‌ای است برای پاسخ یا تقویت. ثرندایک معتقد بود که اثر یا نتیجه رفتار است که تعیین می‌کند آن رفتار آموخته خواهد شد یا نه.

مهمترین قانون ثرندایک:  قانون اثر

قانون اثر: اگر در حضور یک محرک رفتاری انجام بگیرد و به نتیجه‌ مطلوبی بیانجامد آن رفتار آموخته می‌شود. یعنی بار دیگر که آن محرک ظاهر گردد به آن پاسخ داده خواهد شد.قانون پاداش : قانون تنبیه

 پیامدهای رفتار فرد نقش مهمی در تعیین رفتارهای آتی او دارند.

مفهوم عناصر همانند انتقال یادگیری جانشین نظریه انضباط صوری شده است. انتقال یادگیری یا آموزش از یک موقعیت به موقعیت دیگر تنها به میزان و شباهت بین دو موقعیت وابسته است .در صورتی که بین دو موقعیت شباهت محتوا و شباهت روش موجود باشد انتقال صورت می‌گیرد.نظریه‌ عناصر همانند (ثرندایک) در مقابل نظریه‌ انضباط ذهنی،علت انتقال یادگیری از یک موقعیت به موقعیت دیگر وجود عناصر مشابه بین آن دو است.

 فرایند یادگیری از نظرثرندایک : از طریق کوشش‌های متوالی به طور افزایشی نه کوشش و خطا و تلاش ذهنی

 نظریه شرطی سازی کنشگر اسکینر (فعال)

 نظریه‌ اسکینر مکمل نظریه‌ ثرندایک است. تفاوت در روش است

ثرندایک از راه کوشش و خطاب با دادن پاسخ‌های مختلف به نتیجه می‌رسد. اما اسکنر با روش شکل دهی یا

واداشتن به خرده پاسخ‌هایی که تدریجا به پاسخ نهایی مورد نظر ختم می‌شود هدایت می‌نماید. رفتار کنشگر به وسیله‌ پیامدهایش کنترل می‌شود. رفتار کنشگر تقریبا همان رفتار وسیله‌ای مورد مطالعه ثرندایک است .اما اسکینر ترجیح داده آن را رفتار کنشگر بنام. -تقویت پس از انجام رفتار-

تقویت منفی : هم شامل حذف محرک نامطلوب(گریز آمیزی) و هم اجتناب کردن ارگانیسم از آن است(اجتنابی) اگر هنگام قدم زدن در خیابان باران ببارد و شما برای جلوگیری از خیس شدن چتر خود را باز کنید یا به زیر یک پناهگاه بروید “گریز آمیزی “.اگر هنگام خروج از منزل با دیدن آسمان ابری چتر خود را با خود حمل کنید “اجتنابی”

تعمیم محرک : پاسخ دادن به شباهت‌ها و تمیز محرک : پاسخ دادن به تفاوت‌هاست .تعمیم محرک یعنی به هر حیوانی گربه خطاب کند. تمیز محرک : فقط گربه را گربه بگوید.

 تمیز پاسخ : مثلا به گربه علاوه بر گربه،سگ و خرس و خروس نیز بگوید. فرد علاوه بر پاسخ آموخته شده‌ پاسخ‌های دیگری نیز به محرک مورد نظر می‌دهد آموزش تفکیکی پاسخ به کمک تقویت تفکیکی میسر است تنها پاسخ درست در حضور محرک تقویت می‌شود. تعمیم و تمیز پاسخ در کنشگر است نه پاسخگ.

 در کنشگر اعتقاد بر این است که علاوه بر محرک‌های پس آیندی، محرک‌های پیش آینده نیز کنترل رفتار کنشگر را به عهده می‌گیرد .

 محرک تمیزی : همان محرک پیش آیندی رفتار کنشگر است .صرفا احتمال بروز رفتار کنشگر را افزایش می‌دهد .رفتار پاسخگر به وسیله‌ محرک‌های پیش ایندی، یعنی محرک‌های شرطی و غیر شرطی کنترل می‌شوند. به این نوع محرک،محرک پیش ایندی فراخوان و به رفتار حاصله فراخوانده شده می‌گویند.

 در مقابل رفتار وسیله‌ای یا کنشگر به وسیله‌ محرک‌های پیامدی یا پس ایندی یعنی تقویت کننده‌های مثبت و منفی کنترل می‌شوند که مخصوص کنشگر است به همین دلیل می‌گویند رفتار کنشگر از ارگانیسم صادر می‌شود و این گونه رفتار را رفتار صادر شده گویند.

شرطی کنشگر به جای اینکه یک نظریه‌ علمی یادگیری باشد بیشتر در مراکز درمانی با عنوان رفتار درمانی و در محیط‌های آموزشی و سازمان‌های اجتماعی و نهادهای مجری قانون با نام روش‌های تغییر و اصلاح رفتار نامبرد.

یادگیری : به اندوزش اطلاعات در حافظه‌ دراز مدت و فراموشی به از بین رفتن اطلاعات از این حافظه گفته می‌شود.

مهم‌ترین عامل شرطی شدن اسکینر : پیامدهای رفتاری است.

مثال : وقتی کودکان دبستانی با شنیدن صدای زنگ مدرسه وسایل خود را بر می‌دارند و به طرف خانه می‌روند از کدام یک از شرطی سازی استفاده کرده اند ؟

 در اینجا زنگ مدرسه نقش محرک تمیزی را دارد چون یک پیش ایندی است که سبب بروز رفتار کنشگر (برداشتن وسایل و به خانه رفتن) می‌شود . در واقع در اینجا رفتار افراد پس از شنیدن صدای زنگ یک رفتار ارادی است .اما اگر محرک پیش آیندی سبب بروز یک رفتار غیر ارادی در فرد شود مثلا دانش‌آموزی که از معلم ریاضی می‌ترسد و با شنیدن صدای زنگ ریاضی تپش قلب می‌گیرد در آن صورت شرطی سازی پاسخگر رخ داده است.

 به محرک پیش آیندی که سبب بروز رفتار کنشگر می‌شوند محرک‌های تمیزی گفته می‌شود. بازخورد زیستی : روشی است که در آن به افراد آموزش داده می‌شود تا از طریق شرطی شدن کنشگر رفتارهای غیر ارادی خود را کنترل کنند . کنترل ضربان قلب ، فشار خون یا ترشح اسیدهای معده از نوع شرطی فعال و کنشگر است و در حوزه‌ پزشکی قابل استفاده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.
برای ادامه، شما باید با قوانین موافقت کنید

keyboard_arrow_up